۱۳۸۵ آبان ۲۰, شنبه

 

بلوچی نازئینک و لولی


وپس که واب ترا رودین ایت ......بے وابی ترا رنجین ايت

وهدی که ننوک مان وتی مات ء سرزانان گرئيب ایت و زنزر ایت و آرام و کرارئ نیست

وهدی که ننوک ء پت مان دورئین ملکان په لاپ ء شوهازا شپ و روچ کار و کوشست انت

وهدی که ننوک ء ناکو مان زمزیلان بندیگ انت

وهدی که ننوک ء پیروک په وتی ملک و مردمان وتی جانا بکشاتگ

وهدی .....

اے مات انت که گون وتی سوزناکئین نازئیکان وتی چمانی ترونگلئین هرسانا رئیچ ایت،

وتی دل ء ارمانا په عرش بارت و سر کنت و جهانا جکسئین ایت.

وتی کسانوکئین بارگ واب کنت...

ماتئ پر سوزئین نازئینک ادان رست که "زهم جن و ملا بئے" ! بچ نون واب رپت، بلئ ماتی هرسان هنگت روان انت

شستونی

بلوچی نام و نشان

http://balochinames.blogspot.com

www.balochinames.tk

چئیریکئین نبشتانکا مئی درئین گوهار بانوک مژگان ناروئی نبشتگ و من هما پئیما چه "بانوکانی توار" رونبیسی کرتگ و ادان لچئینتگ. گون منتواری چه بانوک مژگان و بانوکانی توار

توضیح: مقاله لولی یا لالايی بلوچی نوشته بانو مژگان نارويی است که در اینجا رونوشت شده است. با سپاس از مژگان عزیز

نبیسوک (نویسنده): مژگان نارويی

بنزه (منبع): بانوکانی توار

http://www.banokanitawar.blogfa.com/


لولی یا لالایی بلوچی

مقدمه:

لالایی های بلوچی به صورت های گوناگون و در مناطق مختلف بلوچستان سروده می شوند نوای آهنگین این کلمات بر حسب سلیقه ،سن وسال،و منطقه ای که زن بلوچ در آن می زیسته به صورت شعر و آواز ساده ای در آمده است .وزن این آهنگها متغیر است پاره ای آرامش بخش و پاره ای یگر پر تب و تاب و مملو از شور و حال اند و به نظر نمی رسد که به سهولت کودک را به خواب فرو برند از آنجا که لالایی ها در حین اشتغال به کار خوانده شده اند جای تعجبی نیست که بسیاری از آنها از رویاهای روزانه و یا آرزوهای دور از دسترس مادران بلوچ در مورد آنچه کودک در آینده برای او انجام خواهد داد تشکیل می شد ند .حتی گاهی مادران به خواندن لالایی هایی پرداخته اند که کمترین ارتباطی با کودک و یا رابطه مادر و فرزند نداشته است .این آوازها احتمالاً آوازهای باب روز و یا آوازهای سنتی بوده که در مورد زنی و دلداده اش سروده شده است (لیکو)متن لالایی ها گاه بر حسب جنسیت فرزند مثلاً دختر یا پسر متفاوت بوده و مزیت وجود هر کدام در شعر یا لالایی حس می شود .

لولی:بلوچی زبان ءِشعری بهرءِِ تهءَ انچوش سِپَت ،سوت،نازینک لیکو گوں اے زبانءِ ادبءَ همگرنچ انت همے پیم چه شاعری بهرءِ ته یکے لولی انت ، انچوش که ماں پارسی ءَ لالایی گۉشگ بیت ماں اردوءُ هندی، لوری گوشگ بیت .لولی، چوش که نازینک ءَ انت که گونڈیں زهگ بزاں ننکانی واپینگءَ گوشگ بیت ، انچوش ماس وتی زهگءَ ماں گوانزگ یا زانانی سرءَ چنڈین انت همی لولی ءَ گوں وش تواری ماں زهگءِ وابینگءَ گون زیمریچیں توارءَ درشان کن اَنت ، لولی لول منی بچیگءَ ......،بچیگ منءَ هدایا داتگ ...........شاهین کادرءَ بکشانگ ، (وپسءُ واب ترا رودین ایت ......بے وابی ترا رنجین ایت )

لولی ءِ شعر ی بهرءِ تهءَ گیشتر ماتے مهرءِ رنگ په وتی زهگءَ چوش مات که هما واهگی دل ءَ داشتگءُ ماں وتی مرادءَ رس اتگ سر بوتگ آییءِ مراد آئی زهگ اِنت پروریں وشیں ءُ پاکیں لبز، مڑاداریں دلیرءُ بهادریں لبزانی کتاراں گوں زیمر ات همگرنچ کنت په وتی بچ توسیپءُ ستاءَ کارمرز کنت ، اے دمانءَ آئی ترانگانی بانزل مات دورسریں دیارءِ سیمسراں رهن بیان بنت ها جاهے که وتی بچءِ ورنایی ءُ مزن مردی ءَ مات دیوگاں ندارگ کنت .مات وتی زهگ ءَ هما پم که وتی هیالی لبزانی گالانی تهءَ توار هر جنت انچوش وتی زندماں ءَ آئیءَ گندگ لوٹیت ، که په آئیءِ آیوکین زندءَ وت ءَ آسودگ کنت وتی بهرءَ په زهگءِ امرءَ بکشایگ چکءُ پدنبیت همے مهرآوریں گالانی کتارءَ که چو نازینک ءِ پیم ز ایررچ انت آئی ءَ لولی ما گۉشیں.

با تشکر از همکاری استاد سید محمد گرگیچ (ترجمه بلوچی)

+ نوشته شده در پنجشنبه يازدهم آبان 1385ساعت 15:53 توسط نارویی



Comments:
salam baradare azizam .omidvaram hamishe dar panahe hagh salem va sarbolan bashin.az shere ghashnge balouchi ke vasam dar comment gozashte boodin kheyli mamnoonam.matalebetoon mesle hamishe porbaar va ziba hastand.
bedorood...ya hagh...
 
خوشحالم از اینکه در این برهه از زمان با شما به اشنایت رسیدم که ایران دچار نوع اشفتگی اجتماعی و فرهنگی عظیم و نوعی ناتوانی و درک و هضم عنوان قومیتها در ملیت واحده خود شده که هم اکون شاهد رویدادهای تلخ خوزستان و کردستان و بلوچستان و آذریایجان هستیم.
. و به دلیل انکه خود را یک ایرانی اصیل دانسته و اکنون نگران این جامعه ملی میباشد .
این جامعه ایران است که دچار تحولات کم بودن پارامترهای فرهنگی و یا ملاکهای برای نشان دادن معیارهای فرهنگی گشته است ( سخن من بی فرهنگی نیست ) که دلایل عمده ان شتابزدگی در تاسیس و نگرش به فرهنگ ملی ایران و عدم بهره گیری مناسب از خرده فرهنگهای محلی تشکیل دهنده این فرهنگ ملی میباشند.
آنچه را که امروزه جامعه قومیتهای مختلف به آن گرفتار شده اند گوشه است از گرفتاریهای عمومی جامعه ایرانی که درگیر بی ثباتی های شدید در پایداری هنجارهای مناسب و پارامترهای نوعا فرهنگی که در برخورد به مثایل پیچیده رنگ و بوها و عناوین مختلف و تاسف باری را بوجود آورنده بوده است میباشد. که با افزوده شدن واقعیتهای اجتماعی همچون فقر و اقلیت دانستن که وجود این دو را به هیچ وجهی نمیتوان انکار کرد پیچیدگی این مشکلات بیشتر شده است.

http://www.ngaran.blogfa.com/
 
دوست خوبم اما آنچه را که در این ضمن مهم است همین عنوان اقلیت دانستن ، یعنی اقلیت دانستن جمعی از مردم یک جامعه در جامعه ملی است . اگر ما ایرانی هستیم پس چرا اقلیت هستیم . اگر در کشور خودمان اقلیت هستیم پس چرا ایرانی هستیم. به نظر من بجز ناتوانی های موجود در میان جوامع محلی همین عنوان اقلیت بودن ضربات جبران ناپذیری را بر پهنه این پیکره وارد نموده است.
حقیقت امر در جامعه ایران و جامعه ملی ایران این است که میباست به حقوق قومیتها توجه ای ویژه شود.
آنچه را که میدانید ایران کشوری است متشکل از خرده جوامع مختلف با فرهنگها گویشها و ارمانهای مختلف که دریک جامعه ملی ایران بدین شکل رسمیت پیدا کرده است
اما جایگاه قومیت ها در این مهم کجاست.
ما اگر به هزاران انتخابات با اسامی گوناگون و با روشهای مختلف دست بزنیم به حقیقت امر پی نخواهیم برد.
به تظر من تنها راه موفقیت ایران مهم شمردن شریک دانستن قومیتها مختلف در سرنوشت خودشان است تا بتوانیم به آرمان مقدس ایرانی سربلند دسا پیدا کنیم.
نه هدف من مقابله و یا توهین و یا نشر اکاذیب نیست بلکه حرف من حقیقت اجتماعی است که به عنواوینی مختلف هم اکنون مبتلا به درد است . دردهای که اگر بگویم دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد جان نیز هم دروغی نگفته ام.
http://www.ngaran.blogfa.com/
 
سلام برادر عزیزم واجه شستونی موفق و پیروز باشید
زنده باد بلوچستان
 
دوست گرامیم از این که به وبلاگ شما آمدم خوشحال و خوشوقت و مسرت بارم از توانایی شما و وبلاگتان که مطالب زیبایش موجب خوشحالی من از جهت توانایی شگرف دوستان و هموطنانم از درک صحیح مسائل کشورش و جهان . دوست گرامی از خودمان اگر برایتان بگویمم این است که جامعه ما را جامعه بلوچ مردمان مینامند که در کنار دیگر خرده جوامع جامع بزرگ و یا بهتر بگویم کشور ایران را میسازیم . من بلوچم او کرد آن دیگری ترکمن او عرب آن دوستمان آذری است. در کنار تمام این اقوام کشورهای با همین تبار حضور دارند اما یادمان هست و افتخارمان بدان است که میگوییم ما ایرانی هستیم و ایران سرای ابدی ما است. دوست من افتخار ایرانی بودن کم نیست و نخواهد بود.ما همیشه ایرانی بوده و هستیم اما آنچه که ما را رنج میدهد آنی است که ما را در انزوای شخصیت و آرمان و برچسب های گوناگون قرار داده اند و به بهانه های و واهی هر از گاهی ما را مورد تاخ و تاز اطلاعاتی و تبلیغاتی قرار میدهند، گاهی ما را وهابی و گاهی ما را ضد انقلاب و گاهی ما را نادان از و جدای از ایران میخوانند. اما ما تمام این دردها را به جان خریده ایم و هرگز سخنی به تقریر نگشودیم .دوست خوبم آنچه ما امروزما در کشور عزیزمان بدان نیاز مندیم نگرشی جدید و نگاهی نو به حقیقت قومیتهای مختلف ایرانی است. به توسعه ساختاری و حقیقی در ایران به تلاش برای بودن و هست کردن به نشان دادن توان ایرانی و حقیقت ایرانی به جهانیان . ما میخواهیم بگویم که از کالبد پوسیده شعارهای رنگ رو رفته بیرون بیاییم و اگر شعارمان حقیقت است پس بدان عمل نماییم. دوست خوبم میخواهم بگویم چرا حال که دنیا در چرخه عصر پیشرفت و شکوفایی پا را فراتر گذاشته است جایی که دیگر جوانانش از هویت و ملیت فراتر رفته اند و سعی در کشف ناشناخته های هستی دارند
 
، جوانان ما در عنوانهای به نام سنی و یا شیعه گرفتار باشند عناوینی که همگان حتی آنان سنگشان را به سینه میزنند و شب روز در حال خط نشان کشیدن برای یکدیگر هستند میدانند که شیعه و سنی بودن فقط یک عنوان برای درک عمیق و صحیح دین اسلام از منظر مذهب است نه دلیل آن که هر از گاهی به جان همدیگر بیفتیم و همدیگر را مورد بدترین توهینها قرار دهیم و یا آنکه عده ای را لعین عده ای را کافر جمعی را خیانتکار بدانند..همان کسانی که شعار میدهیم وحدت وحدت و وحدت اما در حقیقت امر در پشت پرده نه در حقیقت همین وحدت در حال تلاش برای مسموم کردن ذهن جوانان مان به خرافاتی واهی از آنچه که خودشان از حقیقت و یا دروغ ان بی اطلاع اند. به راستی که این طریق بی سرنوشت تا کجا ادامه دارد .چرا و به چه دلیل در کشور خودمان از آپارتایید و نوعی حرکت هیتلر گونه با هموطنانی داشته باشند که به جرم سنی بودن در تنگناهاو فقر و حقارت گرفتار باشند چرا به جرم سنی بودن جوانانشان را هر از گاهی به جرم سنی بودن مانند زمانه تفتیش عقاید از جامعه دانشگاه ترد نمایند. دوستان چه بگویم که باز هم میگویم
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد جان نیز هم.
این چند جمله درد دل بی صاحبم بود که در خلوت دوستانه مان با شما دوست گرامیم در میان گذاشتم. امید دارم تا همیشه ایام موفق پیروز و سرفراز باشید.
با تجدید احترام
ورنا بلوچ
موسسه نگاران
 
درود بر دوستان عزیز بلوچی نام و نشان
با سپاس از پیامها و دلگرمیهای دوستان بلوچ و غیر بلوچ. چنانچه عزیزان نام خود را در پایان سخنان خود بنویسند تا من و دیگر خوانندگان و علاقمندان نام و نشان بلوچی متوجه حضور شما دوستان عزیز باشند. نا گفته نماند که دوستان عزیز میتوانند به صورت شخصی و خصوصی نظراتشان را به آدرس پست الکترونیکی من ارسال کنند. با تشکر شستونی
shastuni@gmail.com
 
گویا تنی چند از دیگر عزیزان هم مشکل نظرگزاری در وبلاگ بلوچی نام و نشان داشته اند و به من ایمیل داده اند.
دلیل اصلی شاید این باشد که وبلاگ من به بلاگفا وابسته نیست و من از سرویس بلاگر که متعلق به گوگل است استفاده میکنم. بلاگر سرویس فارسی ندارد ولی با این وجود شما میتوانید از این طریق نظراتتان را در بلوچی نام و نشان درج کنید:
1) در قسمت شمئی گپ یا comments که در زیر هر پست یا نوشته دیده میشود کلیک کنید. شما میتوانید نظرات دیگران را هم بخوانید.
2) در جدولی که عبارت انگلیسی Leave your comment در بالای آن دیده میشود شما میتوانید پیام یا نظر خود را به الفبای لاتین درج کنید. اگر فونت فارسی روی رایانه خود نصب کرده باشید میتوانید به فارسی یا بلوچی نیز بنویسید. همچنین میتوانید متن فارسی را از یک فایل دیگر کپی نموده و در آنجا بچسپانید.
3) چون شما شناسه بلاگر ندارید روی کلمه other کلیک نموده و سپس میتوانید نام خود را در قسمت name و آدرس وبلاگتان را در قسمت your web page ثبت کنید.
4) در آخر عبارت publish your commnet را کلیک کنید. مطمئنا نظر شما ثبت میشود و بلاگر جهت اطلاع من ایمیلی به من میدهد.
با درود مجدد

بلوچی نام و نشان http://balochinames.blogspot.com
 
بلوچستانی عزیز سلام !
سایت بومی برهوت آپ شد ...
به برهوت بیا و توی بحثاش شرکت کن و از مطالبش استفاده کن ... [گل]
www.barahoot.com
 
سلام آقای شستونی موفق باشید
دوست همیشگی شما فرزاد
 
یعقوب مهرنهاد:زمانی که شاه ایران بیسواد بود ما هزاران تحصیلکرده داشتیم
دیروز فردی غیر بلوچ وغیر بومی در استان می گفت که بلوچها تحت هر شرایطی نیازمند اقوام دیگر هستند چرا که اندیشمندان ومتفکرین بسیار اندک ومحدودی داشته ودارند وایران هم کشوری متمدن می باشد وهرگز آدمهای بی سواد وغیر متخصص نمی توانند بر آن حکومت نمایند ویا در حکومت آن سهیم گردند . بنده گفتم که زمانی که در همین کشور مهد تمدن ِ یک بیسواد به نام رضا شاه حکومت می کرد ما هزاران افراد باسوادوتحصیلکرده از جمله سید ظهور شاه هاشمی را داشتیم که فارغ التحصیل دانشگاه واندیشمندی توانا بود که تلاش می کرد تا فرهنگ کهن وغنی خودش را با معرفی ادبیات وزبانش به رشته تحریر در آورد ودنیا را متوجه نماید که این مردم با چنین فرهنگی مستحق حکومت کردن نا اهلان ونابخردان نیستند . شما چه می گوئید؟http:mehrnehad.blogfa.com
 
سلام عزیز

به روز کردم "تحریم از پای بست ویران است"
 
سلام.افتخار نداشتم کتوچه زبانلوچ شوم.اما متن لالائی تو خیلی برای کبی برداری چشمک میزند.ولی خیلتان راحت.منبع جدیدبرای ربودن انتخاب کردم!موفق باشید
 
سلام مني عزيزن برات واجه شستوني اميتن وش به ات وبلاگ بانوكاني توار به روچ بوت منتظر شمئي نظران هستن
www.banokanitawar.blogfa.com
 
ارسال یک نظر



<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?